بازی باحت باخت محور مقاوت و محور ارتجاع در جنگ سوریه  

سوریه مدت هاست در آتش جنگ داخلی و همزمان در آتش جنگ های نیابتی گرفتار آمده است. جنگی که با گسترش بهار عربی به سوریه آغاز شد، اما هیچگاه تا ویرانی کامل کشور توقف نداشت! موج بهار عربی به افراطی گری و مبارزه مسلحانه کشیده شد و در برابر این موج بود که بشار اسد نیز توانست محور به اصطلاح مقاومت را به گروگان بگیرد و تنازع بر سر بقای خود را به تنازع برای بود و نبود مقاومت پیوند بزند! در این بین اما رقبای منطقه ای نیز هریک فرصت را مغتنم شمردند و با تشکیل ائتلاف ضد سوری به تسلیح و یاری مخالفین پرداختند و پای یک طرف درگیری را تقویت کردند. چنین بود که یار گیری های منطقه ای و بین المللی با طرفیت عربستان، قطر، مصر، ترکیه و سپس امریکا و برخی از کشورهای اروپایی از یک طرف و ایران ، لبنان (حزب الله) و تا حدودی عراق از طرف دیگر شکل گرفت.

در وهله اول ، این تقابل بیش از هر چیز دیگر رنگ شیعه و سنی به خود گرفت ولی با ظهور داعش و خشونت های غیر انسانی و تهدیدات او معادله شیعه و سنی تا حدود زیادی رنگ باخت و بسیاری از کشورهای سنی و عربی منطقه در کنار اهل تسنن و نیز شیعیان عراقی و ایران برای مقابله با داعش وارد در نزاع تبلیغاتی و نظامی علیه داعش شدند.

هر چند عده ای تندرو همچنان تمایل دارند رنگ این جنگ ها در منطقه مذهبی بماند، تا شاید سود حقیر آنان تامین و به زعم برخی از آنان باب شهادت بسته نشود. اما مذاکرات اخیر در جریان در مورد سوریه نیز خط بطلان دیگری علاوه بر آنچه در واقعیت جریان دارد، بر تصورات آنان کشید.

اگر عده ای به دنبال تشکیل هلال شیعی بودند با پایان جنگ به یقین شکست خورده اند. اگر کسانی برای نگهداری محور مقاومت تنازعات را راه انداخته یا ادامه داده اند ، باز هم نتیجه آن اگر فاصله بزرگ بین حاکمیت طرفدار مقاومت و مردم ضد او و ویرانی کشوری از اعضای جبهه مقاومت بوده است، به یقین باخت کامل را تداعی می کند. موضوعی که تحولات بعدی را نیز بر ضد این روند رقم خواهد زد.

در صف مقابل نیز ، مخالفین مسلح جز اتحاد اعلان نشده و قرار گرفتن در صف داعش و ویرانی کشور خودشان سودی را نبرده و نخواهند برد . آینده حاکمیت از جنگ جویان و تخریب گران بنیاد های کشور سوریه و آواره کنندگان نیمی از مردمان آن دیار، سهمی از بازیگری آینده در عرصه قدرت سوریه را نخواهند داشت. هر چند در دوران انتقال و تا زمان انتخابات، حاکمیتی را داشته باشند!! وجدان عموم مردم دنیا و داوری مردم سوریه هیچگاه چنین رخدادی را بر پدید آورندگان آن نخواهند بخشید.

از نقطه نظر انسانی و در ترازوی اخلاق نیز هیچ یک از طرفین نه طرفداران بشار اسد و نه کشورهای حامی و نه کشورهای مخالف اسد، و نه البته خود اسد هیچ یک برنده نبوده اند و جز سرزمینی سوخته و مردمی آواره و گرسنه و انبوهی خارج از شمار از کشته شدگان پیر و جوان و کودک بر جای نگذاشته اند. نتیجه آن که جز شرمساری در برابر انسانیت چیزی باقی نمانده است. به هر حال آقای بشار اسد گام های پایانی حاکمیت خود را بر می دارد و تمام کسانی را که برای هر یک از طرفین دعوا سرمایه گذاری های بالای اقتصادی ، نظامی و حیثیتی کرده اند، برای همیشه مغبون خواهد نمود.

این داوری و بحث، بیش از آن که سیاسی باشد و یا اغراضی را برای یک طرف توجیه کند، بدنبال نوعی از سنجش رخداد، در ترازوی انسانیت و اخلاق بود. که امیدوارم مورد توجه قرار گیرد. 

سید حسن الحسینی