متن مصاحبه انجام شده با مجله وزین پایتخت کهن به مناسبت سالگرد شهید دکتر چمران

سوال 1 _ یکم تیرماه ماه سالگرد شهادت شهید چمران است، لطفا از پیشینه سیاسی و مبارزاتی وی بفرمایید؟

چمران مرد خدا بود و البته درک او برای همه مقدور نیست . نوع فعالیت های هدفمند، دگر گرایی های اخلاقی، بی قراری ها ، ارزش ها، دغدغه های و دردهای بزرگ او از نوع دیگری بود که او را از سایر انواع روشنفکرانی که از جنس آن ها بود؛ مجزا می کرد.      

تاریخ زندگی او را می توان در چند گزاره خلاصه نمود: اول آن که ، او راه زندگی خویش را آگاهانه و هوشمندانه انتخاب کرد و مجدانه در راه تحقق آرمان های خویش جان داد.

او مجموعه ای از ادراکات عرفانی ، عقلی و علمی از خدا ، هستی و خویشتن خویش را در خود جمع کرده بود و این جامعیت ادراکی، از او انسانی چند بعدی را ساخته بود.

او مصداق کسی بود که به دنیا پشت کرده بود ولی دنیا به سمت او می رفت و او (با منظور داشتن اهدافی بالاتر) از آن گریزان بود.

او اسوه روشن بینی، صبر، ایثار، تلاش در راه هدف و خلاصه یک خداپرست واقعی بود. از خداوند بزرگ می طلبیم تا او را در پناه رحمت خود جای دهد.

سوال دوم- دکتر چمران دست پرورده چه کسی بود و چگونه در سپهر سیاسی ایران ظهور کرد؟

او به دو دلیل درخشش تحسین بر انگیز و نمایان داشت: 1 - او از آنجا که خلوص داشت با مردم و محرومین بود، 2 - او توانسته بود بین مدرنیته و سنت پلی بزند و راه خود را بگشاید، کاری که دیگران کمتر توفیق آن را داشته اند. به همین سبب او عمیقا به تعهد خود در برابر باورهای دینی خویش پایبند بود و بر خلاف متحجرین و افراد سطحی؛ ضمن وفاداری به سنت های اصیل، به دنیای مدرن، یعنی کار حزبی، قانون گذاری ، توسعه و پیشرفت فرد و جامعه وفادار بود. به همین سبب بسیاری او را از لیبرال های جامعه تلقی می کردند! این در حالی بود که لیبرال بودن از سوی روشنفکران توده ای و چپ یک ارزش غیر بومی تلقی می شد و در جامعه انقلاب زده نیز چنین چیزی ترویج می گردید؛ اما در همان فضا، جامعه خدمت گزاران بسیاری از این طبقه داشته است. اینان وابسته نبودند، بلکه خیر خواه جامعه بودند؛ البته در بین هر جمعی خادم و خائن وجود دارد.       

 سوال سوم – ارزیابی شما از عملکرد چمران در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پست های قانون گذاری و اجرایی و فعالیت های حزبی چیست؟

چمران از آنجا که از یک سو با افکار علمی روز و زندگی درغرب آشنایی داشت و از دیگر سو با اندیشمندانی مانند بازرگان، طالقانی، مطهری و صدرو بالاخره امام خمینی (ره) آشنایی داشت و نیز انسانی عمل گرا و با خدایی بود، در مواجهه با مسوولیت های اجتماعی ، سیاسی موفق بود. او هیچ گاه وارد دعوا در این امور نشد و بی ادعا بود. زیرا افق نگاه او نافذ تر از این بود که فریفته فانی شونده ها بشود.

سوال 4 – چرایی درخشش یک روشنفکر متعهد نظیر چمران در خماسه دفاع مقدس را بیان فرمایید؟

دیگران در این خصوص نسبت نزدیک تر داشته اند و صحبت های ضروری را تا حدی داشته اند. من خود یک سابقه بسیار کوتاه ولی شیرین ، به یاد ماندنی و خاطره انگیز از چمران دارم . در ضمن همین خاطره بود، که بر خلاف بسیاری از چهره های دیگر دیدم شخصیت او جلوتر از آوازه اش در حرکت است و آنچه در مورد او گفته می شود راست است. در اوایل جنگ افتخار داشتم در جبهه جنگی سومار بودم ، بنده آن موقع عضو شورای فرماندهی سپاه اراک بودم که به جبهه سومار رفته بودم. چند روزی نگذشته بود تازه جبهه را از آقا رحیم نجفی دوست شفیق و رفیق واقعی خودم تحویل گرفته بودم به محض ورود فرماندهی کل خط را به من سپرده شد، عملیات های مخوف شناسایی انجام شدبعد از آن  بدنبال تدارک خط بودم و از طریق دوستی و همراهی با واحد مربوط به ارتش که در همسایگی خط بودند و نیز با ستاد فرماندهی مستقر در نزدیک ترین شهر که مقر هدایت خط ها بود، تلاش داشتم. نزدیک ناهار بود که یک باره و غیر منتظره شاهد حضور دکتر چمران بودم. او با یکی دو نفر آمده بودند، اخبارخطوط  مقدم و وضعیت کار ها را بررسی کرد و ناهار ساده و بی آلایشی  که همان غذای همه خط در آن روز بود، در همراهی کل پرسنل آنجا که فرماندهان و سربازان بود همه با هم صرف کردیم ... برای بنده جدای از احوال پرسی ها و مذاکرات جاری و معمول، اخلاق، خاک نشینی ، بی تکلفی و سادگی و مهمتر روح بلند این مرد بزرگ مهم بود و در خاطره من جایگاه والایی پیدا کرده است . خدای او را رحمت کند و امید دارم تا راه درخشان او همچنان رهروانی داشته باشد.

من  به نظرم می رسد الگو های ذهنی مردم برای انقلاب و بویژه الگوی رزمندگان دفاع مقدس، اسراء و همه خانواده هایی که فداکاری های بزرگ برای این کشور و اسلام کردند؛ چنین کسانی بوده اند. اگر فاصله مسوولین در هر دوره ای از این الگوها زیاد باشد و یا آنان چنین کسانی نباشند، یا اهداف خدمت به مانند ایشان (که البته در ابتدای انقلاب زیاد بودند، نداشته باشند)؛ یقینا غش در معامله خود، مردم و انقلاب مردم داشته اند و در محضر حق باید پاسخگو باشند. چرا که اصولا در چنین روندی است که انحرافات بزرگ شکل می گیرد .    

متن زیر آخرین نوشته شهید دکتر مصطفی چمران می باشد که چند دقیقه قبل از شهادت و در ماشین و در حال رفتن به سوی دهلاویه آن را نگاشته است:

 ای حیات ! با تو وداع می کنم ، با همه مظاهر و جبروتت . ای پاهای من ! می دانم که فداکارید ، و به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت – صاعقه وار به حرکت در می آیید ، اما من آرزویی بزرگتر دارم . به قدرت آهنینم محکم باشید . این پیکر کوک ، ولی سنگین از آرزوها و نقشه ها و امیدها و مسئولیت ها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید . در این لحظات آخر عمر ، آبروی مرا حفظ کنید . شما سالهای دراز به من خدمتها کرده اید . از شما آرزو می کنم که این آخرین لحظه را به بهترین وجه ، ادا کنید . ای دستهای من ! قوی و دقیق باشید . ای چشمان من ! تیزبین باشید . ای قلب من ! این لحظات آخرین را تحمل کن . به شما قول می دهم که پس از چند لحظه همه شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش خود را برای همیشه بیابید . من چند لحظه بعد به شما آرامش می دهم ، آرامشی ابدی . چه ، این لحظات حساس وداع با زندگی و عالم ، لحظات لقای پروردگار و لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد.

 باتشکر از وقتی که به ما اختصاص دادید.