سایه وحشت در مدارس- 3
ج – گزاره های مربوط به نظریه ها و احتمالات:
نظریه ها و احتمالات موجود در افکار عمومی را می توان در چهار دسته خلاصه نمود. دو دسته مربوط به طرفداران وضع موجود و تبلیغات رسمی – دولتی است که عبارتند از:
- مسمومیت دانش آموزان اتفاقی، غیر عمدی و غیر سیاسی است، اما کسانی استفاده سیاسی می کنند.
- مسمومیت دانش آموزان هدایت شده از خارج از کشور و برای بر هم زدن امنیت و یا برای بد نام کردن جمهوری اسلامی است. برای نمونه جریانات رادیکال حکومتی، اپوزیسیون را نشانه گرفته اند و می گویند، عملیات بزرگی در جنگ ترکیبی اخیر رخ داده و عوامل دشمن این کارها را سامان می دهند! در صورت صحت این گزاره با عنایت به اشراف اطلاعاتی بالای سیستم، باید از همان اولین مدارس و اولین ساعات واکنش های امنیتی مقتدرانه ای صورت می پذیرفت و استفاده وسیع تبلیغاتی می شد. ضمنا سابقه تندروها در کشور پایه های این فرضیه را لرزان می کند.
دو دسته دیگر مربوط به کارشناسان و منتقدین سیاسی است، که صائب تر به نظر می رسد:
- مسمومیت دانش آموزان پدیده ای خارج از کنترل و متعلق به گروه های تند روی اسلامی است و دولت رسمی نقشی در آن ندارد.
- مسمومیت دانش آموزان آزار سیستماتیک برای رفتار سازی دینی است که دولت در سایه و غیر رسمی با همراهی اعلام نشده عناصر تند روی دولت رسمی به انجام می رسد.
با اظهار نظر رسمی اعلام شده تا کنون، نظریه اول رد می شود و نظریه دوم نیز برای بسیاری از مردم مردود است. ضمن آن که به غایت غیر مسئولانه، سیاسی و برون سپاری موضوع برای حل نکردن مشکل است.
لازمه راستی آزمایی نظریه های سوم و چهارم، وجود پنج عامل ضرورت دارد:
اول، وجود نظریات پشتیبان بنیاد گرایی شیعی در کشور؛
دوم، وجود رهبران فکری پلید و خشن معتبر و صاحب موقعیت در بین مسئولین؛
سوم، وجود سازمان و تشکیلات هدایتگر و قدرتمند؛
چهارم، آزادی عمل و کنشگری سیاسی – اجتماعی برای اجرای منویات؛
پنجم، وجود منابع اقتصادی داخلی یا خارجی.