شکوه معلم و مطالبات او
روز و هفته معلم را به معلمان شریف و زحمتکش تبریک گفته و برای همیشه صادقانه سپاسگزار معلمان خوبم و همه معلمانی که فرزندان این مرز و بوم را آموزش می دهند، هستم. من فکر می کنم جامعه باید همیشه سپاسگزار معلمان خود باقی بماند.همان گونه که شایسته است تا در انجام وظیفه تعلیم و تربیتی فرزندان خودمان به عنوان خانواده در کنار معلمان باقی بمانیم.
پذیرش این پیش فرض که بخش یزرگی از توسعه نایافتگی انسان مرهون نهاد های آموزشی است، دشوار نیست. به همین نسبت در توسعه نایافتگی نیز عملکرد سیستم آموزشی قابل توجه است.
پیش فرض دیگر این که معلم نقش یگانه و بی بدیلی در اجرا و هدایت تعلیم تربیت بر عهده دارد تا آنجا که او را کلید طلایی تعلیم و تربیت دانسته اند.
این روزها اما دغدغه مطالبات معلمان بیش از همه اقشار دیگر بگوش می رسد. تقریبا تمام کسانی که با اخبار روز مره سروکار دارند مطالبات اعلان شده معلمان مبنی بر« افزایش حقوق تا رفع تبعیض» را می دانند. اما بسیاری از کسانی که در آموزش و پرورش خدمت می کنند و یا با مسائل آن آشنایی عمیق دارند، به خوبی می دانند افزایش «حقوق تا رفع تبعیض» حرف حقی است ولی تنها سطحی از مطالبات معلمان است، که ریشه اصلی آن در نارضایتی شغلی آنان دارد. نارضایتی شغلی به معنای نارضایتی از شغل معلمی (که می تواند همچنان مورد افتخار بیشترینه معلمان کشور باشد) نیست، بلکه به معنای عدم رضایت از نتایج کاری است که در مدرسه رقم می خورد. اصولا، وقتی رضایت از کاری بدست می آید که زحمات انسان ببار بنشیند و نتایج کار با انتظارات و آرمان های مقبول فرد هماهنگی داشته باشد. از این رو نباید مطالبات معلمان را به خواسته های فردی شده تقلیل داد. البته وقتی معلم زیر خط فقر زندگی می کند و تبعیض ناروا علیه خود را شاهد است حق دارد فریاد اعتراض او بلند باشد و از نظر اخلاقی دیگران از جمله دانش آموزان نیز باید او را حمایت کنند تا به حقوق خود برسد.
اما به نظر می رسد نکته مهم برای اندیشمندان جامعه و اولیاء دانش آموزان ما این است که اگر تمام فکر و همت و خواسته معلم در افزایش حقوق آن ها خلاصه شود در این صورت به حیثیت و جایگاه معلم و سپس کارکرد اجتماعی – تربیتی او آسیب وارد می شود. همواره مدرسه و معلم در کشور ما جایگاه اصلی تعلیم و تربیت بوده و باید از این جایگاه صیانت شود. هر چند نقش مدرسه به دلایلی که مستقلا به آن خواهیم پرداخت، در کشور ما روز به روز به وضعیت هشدار نزدیک می شود و از اهداف خانواده و جامعه فاصله می گیرد . اما به نظر می رسد بیش از مسائلی که شرایط نا به هنجار پیرامونی به مدرسه تحمیل می کند، بی تحرکی مسوولین و روز آمد نبودن سیاست های آموزشی و کنار گذاشته شدن اولیاء و معلمین از گردونه خط مشی گذاری و مدیریت مدرسه؛ نقش بزرگی در این رابطه دارند. در مجموع «ناکارآمدی آموزش و پرورش در ایفای نقش تعلیم و تربیت موثر» مهم ترین دغدغه پنهان معلمان این کشور است.